سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکیمان در میان مردم، شریفترین وشکیباترین و پرگذشت ترین و خوش خلق ترین کسان اند . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :47
بازدید دیروز :11
کل بازدید :107577
تعداد کل یاداشته ها : 86
103/9/4
11:16 ع
پیوند دوستان
 
EMOZIONANTE کوچه ای برای گفتن اشعار و گفتار پایگاه تحلیلی( فصل انتظار) قاصدک همفکری شورایاری محله طرشت لحظه های آبی انتظار دل نوشته ها لنگه کفش سیب سرخ فرزانگان امیدوار عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال سایت دکتر رحمت سخنی جمله های طلایی و مطالب گوناگون مهاجر عکس و مطلب جالب و خنده دار کــــلبه میر یزید نیوز موعود هادی افســـــــــــونگــــر جاده های مه آلود قیدار شهر جد پیامبراسلام فرصت ها چم مهر سایت مهندسین پلیمر
Polymer Engineers of Iranian Universities
وبلاگ شخصی مهندس محی الدین اله دادی چند لقمه حرف حساب دل نوشته های یک دختر شهید بچه مرشد! سکوت ابدی کوی عشاق وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید) Welcome to the blog farhang Shirzadi وب نوشته مهدی میانجی چلچراغ شهادت ►▌ استان قدس ▌ ◄ پرپر کلبه تنهایی نغمه ی عاشقی أنٌ الارض یرثها عبادی الصالحون جریان شناسی سیاسی -لیالی نظرعشق خرید و فروش ضایعات آهن عشق الهی ~>+ حبـــــــــــــــاب خیــــــــــــــــال +<~ عکس های زیبا وبلاگ حامیان ولایت ستارگان دوکوهه سروش دل اسلام چیست؟ ثانیه های خسته مرد تنهای شب اطلاعات عمومی خاطرات دکتر بالتازار پروانگی معیار عدل .: شهر عشق :. منادی معرفت مهربان سردار بی سنگر تا شقایق هست زندگی اجبار است . پایگاه اطلاع رسانی سیدمحمدجواد حسینی تبار رویاهای خیس بوی سیب بادصبا ریحانه تبسمـــــیـ بهـ ناچار مباحثی در رابطه با ولایت فقیه روستای چشام مهاجر سالار ان شاء الله ابـــــــــــرار نور اهلبیت (ع) ستاره سهیل عطر یاس مدرسه ابتدایی پسرانه غیر دولتی امام هادی (ع) سبزوار واقعه یاد داشتهای من جرعه ای از شراب عشق رازهای موفقیت زندگی حرف های تنهایی قافیه باران دانشجویان ورودی 90 دانشگاه کوثر قزوین من.تو.خدا سربازی در مسیر حرم الشهدا شهیدشاعری یامهدی سعادت نامه سربازها حمله من الغریب الی الحبیب ابهر شهر خانه های سفید ترانه ی زندگیم (Loyal) جزتو @@@باران@@@ آشیانه سخن Deltangi انتظار میم.صاد عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین دریچه.... اواز قطره آخرین لخظات انتظار بهار موسسه فرهنگی-مذهبی امام سجاد(ع) ری دریادلان آن دنیا 13 ماه و مهــــــــــــــر فانوس 14 غروب آرزوهـا عاشق روح الله گروه اینترنتی جرقه داتکو مرگ عاشق طلبه ی بسیجی شاخابه عشق شاه تور مکاشفه مسیح آشیانه سردارغم ها وسالار آشیانه قلبها اجتماعی ... یاس ... ایـــــــران آزاد یاامام حسن مجتبی (ع)ادرکنی فدائیان ولایت مهندسی آب راه کمال حقوقدان منتظر معماری یک جای دنج دردودل بیا ای دل از این جا پر بگیریم ... موضوع ازاد دنیای خودرو السلام علیک یا فاطمه الزهراء (س) طوبای محبت ...بسیج مظهر... هیئت سایه های خیال صاعقه عزای حسینی منتظر سیاسی همسایه خورشید ستاره خاموش جهادی مردهک قطب کشاورزی جنوب شاسوسا شاد همن روزها حرفهای آسمانی allah is my lord سبز روح کبوتر حرم آتش دل *شادمهر و گیتار* دنیای... هستانه مدیریت فرهنگی رفیق بازی محب y divouneh  از همه جا از همه رنگ حقوق خانواده ای دریغااااااااا شهادت بیا ازدواج کنیم عدالت جویان نسل بیدار وبلاگ شخصی مرتضی صادقی مرامنامه عشاق صل الله علی الباکین علی الحسین ایران سرزمین من کربلایی مهندسی متالورژِی هر چی که دلت می خواد ولایت _ وحدت _ بصیرت قاموس من مبادا روی لاله پا گذاریم السلام علیک یا صاحب الزمان (عج) جوانمردان *ایستگــ\ــ/ــــــ\ــــ/ــــــــاه انـــــ\ــ/ــــ\ـــ/ــــرژی* مذهبی-سیاسی-فرهنگی کلــــــبه ی شــــــــــــــعـر هیئت فاطمیون شهرضا در جستجوی زندگــی عشق پنهان بر و بچه های ارزشی کوچولو پرسپولیس مقاله های تربیتی مهندسی پیوند ارتباط داده ها ICT - DCL اباصالح بهار صداقت** *دیدبان رایانه ای * در آستان جانان مارگریت پایگاه سایبری حجة الاسلام و المسلمین عبدالکریم عابدینی پایگاه شایگان حفاظ علی فهادانــ ما آخر رفاقتیم طراحی نقشه های ساختمانی نوشته های بی رنگ ثانیه ها... گمشده دیدبان اینترنتی نور اهلبیت(ع)،ولایت زندگی کاروانی فقط من برای تو یادداشتهای روزانه رضا سروری آمارد ***به اسبفروشان (اشوشان) خوش آمدید*** انتظار منتظَر وب مذهبی /خاطره/آموزشی یک قدم تا خدا.... سـدرة المنتهی تـــــــــــــــنـهایــی دانلود نرم افزار هیئت کریم آل طاها - قم مطلع مهرورزی ومحبت شوق وصل من ودنیای من شوقِ شقایق نســـــل چــــهارم الکتروتکنیک خورشید و ماه آسمان آبی عشق نرگس موسوی بسیج در روستای شیدان به نام آنکه مسی را آفرید تا رونالدو بی سرور نماند... دلنوشته های یه دختر بی اسم غمگینم و غم را دوست دارم اسمس بارون یخ فروش جهنم گاهنامه زیست کلیک anzalichi * امام مبین * ای خدای دانا ،عقل کاملی به من عنایت فرما. فکر نو مساوی پیشرفت روزبه ارغوان پریوش قصر حبـابی جواد ..::منتظر بیداری::.. ققنوس هَزار کانون کلینیک های مددکاری اجتماعی کشور سه ثانیه سکوت الله ابهی من یک زن هستم پایوند جوک و خنده معرفی برترین وبلاگ های پارسی بلاگ اریانا دهاتی magicschool دکتر علی حاجی ستوده مشاوره مجازی عبودیت من انسان شناسی مرگ عشق * ظهورِ منجی * وکیل بانو پسری ازنسل امروز نشریه ی دوستی رویای شبانه parvezeh parastoo خاطرات دانشجویی ترانه ی دل علوم و صنایع غذایی ایران Iranian Food Technology And Science کشکول قیام گاه عمارها آسمان آبی قلب من اشتراک گذاری و نشر اینفوگرافیک‌های مختلف fazestan ورود ممنوع عاشق امام زمان (عج) حاج آقا مسئلةٌ اگه سوالی در مورد پرستاری دارین بفرمایین کاله شهر آمل مطالب سلامت سرو محیا نسیم به تلخی هلاهل آموزشگاه زبان مهرآفرینان کلیشادMEHR AFARINAN LANGUAGE SCHOOL سکوت نازک قلبم فانوس جنگ نرم شاخه نبات هر چی بخوای ایران من tejarat مشتاق انتخابات مجلس نهم- همدان
موسیقی

معمولاً در چادرهای تخریب وقتی بچه­ها جمع بودند، شور و ولوله برقرار بود و صدای خنده که حاکی از نشاط و حرف های بامزه بود، زیاد به گوش می رسید.


یه گزارش فارس، درحسینیه ی تخریب، روزی سه بار، می شد تمام بچه های گردان را دید. درتابستان 63، حسینیه از داربست و برزنت بود و تا آن زمان، از آجر و سیمان ساخته نشده بود. هنگام قرائت حمد و سوره ی نماز ظهر و عصر- که باید پیش‌نماز آهسته می خواند- با وجودی چند صد نفر سر پا ایستاده بودند، ولی سکوت کامل برقراربود. گویی هیچ کسی حضور نداشت. فقط صدای برخورد باد گرم با برزنت به گوش می رسید. هر چند ثانیه یک بار گوشه های آزاد برزنت دراثر باد، مانند شلاق به هم می خورد و صدای بلندی تولید می شد. البته صدای چند پنکه سقفی کم رمق که ازسقف آویزان بود و برای خود تلو تلو می خورد نیز شنیده می شد.

در این وقت، کمتر پیش می آمد کسی در چادر باقی مانده باشد و خودش را به نماز جماعت نرسانده باشد. جلوی حسینیه یک منبع آب خنک با چند لیوان پلاستیکی قرمز رنگ بود که قبل و بعد از نماز، دورش شلوغ می شد.

اواخر تابستان 63 بود و «ابراهیم برخورداری» و «علیرضا محمدی»، از دوستان محله مان، چند بار برای دیدن من و داوود قاسمی تا اردوگاه تخریب پیاده آمده بودند. من و داوود هم دوست داشتیم یک شب میهمان آن ها باشیم. غروب یک روز، از علی محمودوند اجازه گرفتیم تا شب را در دوکوهه بمانیم. برخورداری و محمدی در واحد ادوات تیپ "ذوالفقار" بودند. نماز و شام پیش آن ها بودیم و در جمع با صفای بچه های واحدشان ساعات خوبی را گذراندیم. ساختمان تیپ ذوالفقار با بقیه ساختمان های دوکوهه کمی فرق داشت. در طبقه ی دوم، محل وسیعی شبیه بهارخواب بود که برای خواب، جایمان را آنجا انداختیم. آسمان دوکوهه پر از ستاره بود و خیلی زود خوابم برد. نیمه های شب، یکی از گردان ها رزم شبانه داشت و با صدای تیراندازی و انفجار ازخواب بیدارشدم. لحظات اول فکر کردم که در اردوگاه تخریب هستم، ولی بعد از اینکه یادم افتاد در دوکوهه میهمانم، خوشحال شدم و با خیال راحت مجدداً چشمانم را بستم.

بعد از نماز صبح، گردان ها از زیر ساختمان رد می شدند تا در زمین صبحگاه، مراسم صبحگاه شروع شود. صدای خش خش گام هایشان از روی شن ها می‌گذشتند و شعارهای حماسی ای که سرمی دادند، خواب را از سر می پراند و انسان را به وجد می آورد. زمین صبحگاه دوکوهه شرایط ویژه ای داشت. قبل از عملیات های بزرگ، آن قدر نیرو در پادگان بود که زمین صبحگاه مملو می شد از جوانان شادابی که آماده ی عملیات بودند. حتی آسفالت رنگ و رو رفته و ترک خورده ی زمین صبحگاه هم از آن همه طراوت و سر زندگی به وجد می آمد. بعد از تمام شدن مراسم، گردان های مختلف دور زمین صبحگاه می دویدند و عده ای هم داخل زمین یا در محوطه ی اطراف نرمش می کردند. هر گردان شعار و سرودی سر می داد و بلندگوی تبلیغات هم نوار حماسی کاملاً مناسبی را پخش می کرد. انسان با تمام وجود احساس نشاطی آمیخته به معنویت پیدا می کرد. نکته ی جالب این بود که در هر عملیات که آهنگران یا کویتی پور یا دیگران سرود و نوحه ی جدید می خواندند، در بلندگوی زمین صبحگاه دوکوهه یا مقر تخریب به قدری آن نوار پخش می شد که تقریباً حفظ می شدیم و الآن با گذشت حدود بیست سال از آن ایام، با شنیدن هر کدام ازاین سرودها به طور خودآگاه فضای زمان خاصی از جنگ برایم تداعی می شود. به خاطر میهمان بودن، من و داوود از شرکت در صبحگاه معاف بودیم، ولی تمام نیروهای تیپ ذوالفقار رفته بودند. مراسم شروع شد. در خنکی اول صبح که خواب در زیر پتوی گرم می چسبید، حیفم آمد این صحنه ی با شکوه را نبینم. از جا بلند شدم و از بالا مراسم را تماشا کردم. هزاران نفر در زمین صبحگاه و به جایگاه، که تقریباً رو به قبله بود، ایستاده بودند و هنگام قرائت قرآن مانند مجسمه، کوچک ترین حرکتی نمی کردند. موضوع جالب این بود که هرکس را از بالا در گوشه و کنار دوکوهه می دیدم، حتی در پشت ساختمان ها، ایستاده بود و هنگام خوانده شدن قرآن در جای خود خشکش زده بود. ماشین­هایی که به چشم می خوردند، ایستاده و منتظر بودند. بعد از تمام شدن قرآن به حرکتشان ادامه دهند. برای دقایقی جنبنده ای در کل پادگان تکان نمی خورد. صحنه ای از قیامت در ذهنم تداعی شد که هنگام برپایی قیامت فقط صدای خدا به گوش می رسد و هیچ کس اراده ی حرکت ندارد و همه فقط گوش می کنند.

معمولاً در چادرهای تخریب وقتی بچه ها جمع بودند، شور و ولوله برقرار بود و صدای خنده که حاکی از نشاط و حرف های بامزه بود، زیاد به گوش می رسید. تقریباً شبی نبود که با خنده و شوخی نگذرد. تنها وسیله ی رفاهی ما در چادرهای بیابان دوکوهه، دو سه فانوس بود و نیزحداکثر یک رادیوی باتری دار که گاهی با آن اخبار گوش می کردیم.

البته در اواخر جنگ، یک موتور برق بزرگ دیزلی تهیه شد و کنار تدارکات گردان داخل اتاقک کوچکی گذاشته شد. شب ها با شروع تاریکی، موتور برق روشن می شد و در هر چادر، تک لامپی را روشن می کرد. سر ساعت ده شب، "حاج آقا حافظی" سه بار برق کل مقر را برای اعلام خاموشی قطع و وصل می کرد و بلافاصله موتور برق تا اذان صبح ساکت و خاموش می شد و با فانوس های آویزان از سقف، چادر را روشن می کردیم.

شب ها در تاریکی برای مسواک زدن با آب سرد و یا شستن ظرف ها حدود صد متر تا منبع آب پیاده می رفتیم. زمستان ها دهان پر ازخمیردندان را وقتی می خواستم با آب سرد بشویم، دندان هایم درد می گرفت. "کریم حبیبی" انگار که کشف مهمی کرده باشد، گفت "آب منبع را چند لحظه درکف دستت نگه دار تا گرم شود. بعد اگر آن را داخل دهانت بریزی، دندان هایت درد نمی گیرد."

برای تلفن کردن، اغلب پنج کیلومتر پیاده تا دوکوهه می رفتیم و از آنجا پشت تویوتا وانت به دزفول می­رفتیم و از مخابرات به تهران زنگ می زدیم.

 


91/1/22::: 8:41 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام به همه دوستان و پوزش بخاطر این وقفه التماس دعا
+ سلام. پیشاپیش سال نو مبارک. امیدوارم سالی سرشار از سلامتی و شادی در پیش رو داشته باشید. به امید صبح ظهور: اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته و المستشهدین بین یدیه التماس دعا
+ سلام. پیشاپیش سال نو مبارک. امیدوارم سالی سرشار از سلامتی و شادی در پیش رو داشته باشید. به امید صبح ظهور: اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته و المستشهدین بین یدیه التماس دعا
+ سلام. پیشاپیش سال نو مبارک. امیدوارم سالی سرشار از سلامتی و شادی در پیش رو داشته باشید. به امید صبح ظهور: اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته و المستشهدین بین یدیه التماس دعا
+ مفتی اعظم سوریه: اسلام ناب امام خمینی همان خطبه ی حجةالوداع است
+ همه با هم در میعاد گاه جمعه 12 اسفند من رای می دهم تو رای می دهی ما رای می دهیم.
+ همه با هم در میعاد گاه جمعه 12 اسفند من رای می دهم تو رای می دهی ما رای می دهیم.
+ من رای می دهم تو رای می دهی ما رای می دهیم.
+ تولدت مبارک امین جان
+ اقای نباتی تولدت مبارک